کد مطلب:129485 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

واضح ترک
واضح غلامی ترك، شجاع، قاری قرآن و از آن حرث سلمانی بود. همان طور كه گفتیم وی همراه جنادة بن حرث آمد [1] و در عذیب هجانات به كاروان حسینی پیوست.

سماوی گوید: به گمان من این واضح همان كسی است كه به نوشته ی اهل مقاتل، در روز دهم به جنگ دشمنان آمد و ضمن آن كه پیاده با آنان پیكار می كرد، می گفت:




البحر من ضربی و طعنی یصطلی

و الجو من عثیر نقعی یمتلی



اذا حسامی فی یمینی ینجلی

ینشق قلب الحاسد المبجل



دریا از ضربت شمشیر و نیزه ام می گدازد و فضا از گرد و غبار رزم من پر می شود

آنگاه كه شمشیرم در كفم آشكار می گردد، قلب رشك برنده تنومند را می شكافد.

قبل از شهادت، فریاد استغاثه برآورد. حسین (ع) بر بالین او آمد و در حالی كه واضح جان می داد، وی را در آغوش گرفت. گفت: «چه كسی به پای من می رسد كه فرزند رسول خدا (ص) گونه اش را بر گونه ام می گذارد!» و آنگاه روحش از بدن پرواز كرد. [2] .

سلام بر واضح ترك: روزی كه زاده شد و روزی كه به شهادت رسید و روزی كه زنده برانگیخته می شود.


[1] ر.ك: ابصار العين، ص 145-144.

[2] ابصار العين، ص 145. ولي ابن شهرآشوب (المناقب، ج 4، ص 104) گويد: نقل شده است كه غلام ترك حر بيرون آمد و مي گفت: - سپس شعرش را نقل مي كند- و هفتاد مرد را كشت! در بحار (ج 45، ص 30) آمده است: آنگاه غلام ترك امام حسين (ع) كه قاري قرآن بود بيرون آمد. او مي جنگيد و چنين رجز مي خواند: -سپس شعرش را نقل مي كند - او گروهي را كشت و سرانجام بر زمين افتاد. حسين (ع) بر بالين او آمد و گريست و صورت به صورتش گذاشت. غلام چشمانش را باز كرد و با ديدن حسين تبسم كرد! و آنگاه به سوي پروردگار خويش شتافت.